بیژن پاکزاد

آیا تا به حال به این موضوع اندیشیده‌اید که انسان‌های فوق‌العاده پول‌دار روی زمین، برای خرید لباس، عطر و لوازم آرایشی به کدام مغازه می‌روند؟ منظورمان افرادی مانند ملکه انگلیس یا سلطان برونئی‌یا پرنس چارلز و بیل گیتس و امثالهم است. به هر حال شاید تعداد پول‌دارهای روی زمین بسیار کمتر از انسان‌‌‌‌‌‌های عادی و متوسط باشد اما در مقابل، قدرت خرید و توان پول خرج کردن این افراد را هم نمی‌توان نادیده گرفت و اگر کسی بتواند نظر این مشتریان رابه سوی خود جلب کند و سفارشات آن‌ها را بگیرد، مسلما ثروت کلانی را به دست خواهد آورد. ثروتی که می‌تواند فرد را از همه ثروتمندتر سازد.

بیژن پاکزاد، یکی از این عرضه‌کنندگان گران‌ترین اقلام و سفارشات، برای پولدارترین ساکنین روی زمین است. او در یک خانواده فوق‌العاده پول‌دار در 15 فروردین سال 1323 در تهران متولد شد. جهت تحصیل به مدرسه پول‌دارهای سوئیس، یعنیLe Rosey رفت و در آنجا با شاهزاده‌‌‌‌‌‌های بزرگ مانند پرنس ریتر همکلاسی شد. درحقیقت تعداد زیادی از مشتریانش را بیژن در همان مدرسه سوئیسی شناسایی و شکار کرد. او همانجا دریافت که سلیقه‌ی آدم‌‌‌‌‌‌های پول‌دار چگونه است و به چه شکلی می‌توان نظر آن‌ها را برای خرید و سفارش اجناس به سوی خود جلب کرد.

bijan2

ماجرای اسطوره شدن بیژن را از زبان خودش بشنوید:

راستش را بخواهید از همان کودکی احساس می کردم فرد مشهوری می‌شوم. پدرم می‌خواست من دکتر یا وکیل شوم. رشته تحصیلی‌ام مهندسی بود که هیچ علاقه‌ای بدان نداشتم، همه شوق من به سمت طراحی بود و با علاقه وصف‌ناپذیری بدان می‌پرداختم. از سوئیس به آمریکا رفتم و در آنجا در رشته بازاریابی به تحصیل پرداختم و همانجا این فکر در من قوت گرفت که مد اروپا را به آمریکا بکشانم.

جلب اعتماد مشتریان معروف

با اهمیت دادن به تک تک مشتریانم توانستم توجه آنها را جلب نمایم. هدف من همیشه شناختن مشتری و توقعات او بوده است. حتی امروز نیز با اینکه تعداد مشتریان بسیار زیاد شده است من تک تک آن‌ها را می‌شناسم. به‌عنوان مثال لباس یک ستاره سینما باید با یک قاضی دادگاه متفاوت باشد، وقتی لباس را برای فردی طراحی می‌کنم باید بدانم که او در آن لباس چه خواهد کرد. در مورد من جوکی ساخته اند با این مضمون: افراد مانند وودی آلن داخل فروشگاه می‌شوند و مانند کری گرانت خارج می شوند.

اولین نمایشگاه مد

در سال ١٩٧۶ با کمک مالی یکی از هموطنانم نمایشگاهی مجلل ترتیب دادم. نمایشگاه دارای میزهایی از سنگ مرمر کمیاب و لوسترهایی گران‌قیمت بود و افرادی مانند خوان کارلوس پادشاه اسپانیا و شاه اردن و سلطان بروئنی را به خود جلب نمود.

 بیژن پاکزاد میگوید: پارچه هایم را از تولیدکننده‌‌‌‌‌‌های معتبر که قبلا آزمایش شده‌اند، تهیه میکنم. من ابتدا قبل از سفارش لباسی از پارچه مورد نظر را می‌پوشم تا کیفیت آن را بررسی کنم و اگر مقبول افتاد تا سه برابر هزینه اصلی را به تولیدکننده پرداخت می‌کنم تا حقوق انحصاری آن کالا را تضمین نماید. این یکی از مشخصه‌‌‌‌‌‌های کار من است و دلیل آن هم اهمیتی است که به کیفیت کالای خود می‌نهم. شاید در نظر برخی این کارها زیاده روی جلوه کند.

سال‌‌‌‌‌‌های زیادی طول کشید تا من عطری را درست کنم که متفاوت باشد، حتی طرح شیشه آن ٨٠٠ بار پیش‌نویسی شد تا اینکه مورد قبول من واقع شد من عطر زنانه نمی‌خواستم. مخصوصا که لباس‌‌‌‌‌‌های من همگی مردانه هستند، از همین رو با زنان بسیاری مصاحبه کردم تا بدانم چه بویی را برای مرد می‌پسندند و نهایتا موفق شدم در سال ١٩٨٨ عطر مردانه بیژن را تولید کنم که جایزه اسکار نیویورک را برای بهترین عطر دریافت کنم. البته بعدها عطر زنانه هم تولید کردم و به پاس قدردانی از زنانی که همواره حامی من بوده‌اند به ایشان تقدیم نمودم.

من ازاینکه تولیداتی منحصر به فرد دارم لذت می‌برم من به کار کردن هفت روز هفته نیاز ندارم، اما این کار را انجام می‌دهم چون به کارم عشق می ورزم.

بیژن پاکزاد‌ اکنون درآمد سالانه‌اش از فروش عطرها و ادکلن‌‌‌‌‌‌هایDNA بیش از ٣٠٠ میلیون دلار در سال است و صاحب یکی از با شکوه‌ترین وگران‌قیمت‌ترین فروشگاه‌های نیویورک است که درب این فروشگاه، فقط به روی مشتریان خاص و به سفارش آن‌ها باز می‌شود. بیژن دارای یک هواپیمای جت خصوصی است. آن دسته از مشتریانی که نمی‌توانند به فروشگاه او بیایند، او شخصا به نزد ایشان می‌رود و برای آن‌ها مدل لباس، تی شرت، عطر و… طراحی می‌کند. او یک کارآفرین واقعی است و خیلی از پول‌دارها و توانگرهای دنیا به داشتن نام او روی عطر خود یا لباس‌‌‌‌‌‌های خویش افتخار می‌کنند.

پیژن همچنین به خاطر داشتن اتومبیل‌هایی نظیر بنتلی آزور زرد رنگ با تزیینات داخلی مشکی و صندلی تمام چرم و سیستم داخل آن ، مرسدس بنز اس‌ال‌آر مک لارن مشکی، فراری اف۴۳۰ زردرنگ، رولزرویس فانتوم کوپه زرد رنگ و بوگاتی ویرون معروف بود. مجله Vanity Fair در سال ۱۹۸۹ نام بیژن را در لیست شیک‌پوش‌ترین‌های جهان خود قرار داد.

بیژن پاکزاد یکی از آخرین تبلیغات خود را اینگونه شروع میکند: یکی بود یکی نبود، در سرزمینی دور مرد جوانی زندگی می‌کرد که به کیفیت عشق می ورزید.

بیژن در روز ۲۶ فروردین ۱۳۹۰ در محل کارش در خیابان رودئو در بورلی هیلز دچار سکته مغزی شد و در گذشت. مراسم بزرگداشت بیژن دو هفته بعد از مرگش در دانشگاه کالیفرنیا، لس‌آنجلس برگزار شد که در آن ۷۰۰ مهمان اختصاصی از جمله هنرمندان ایرانی ساکن آمریکا و ۱۲۰۰ مهمان عادی حضور داشتند؛ در این مراسم پیام تسلیت برخی از افراد غیر حاضر از جمله فرح پهلوی قرائت شد. جورج هربرت واکر بوش، رئیس‌جمهور اسبق ایالات متحده آمریکا نیز پیامی به مناسبت مرگ بیژن پاکزاد ارسال کرده‌بود که توسط نیکولاس پاکزاد، پسر بیژن قرائت شد.



ارسال نظر


قالب وردپرس