لیلا عراقیان

در سال های اخیر یکی از نماد هایی که به شهر تهران اضافه شده است “پل طبیعت” (پل آب و آتش) است. پلی که مدت‌ها است توجه مردمی را که مسیرشان از اتوبان‌های همت، حقانی یا مدرس می‌گذرد را به خود جلب کرده است و بوستان طالقانی را به بوستان آب و آتش متصل می‌کند. پل طبیعت در سه طبقه و طراحی بی نظیر و چشم نواز، اثری هنری-معماری است که در حال حاضر بزرگترین پل غیر خودرویی ایران شناخته می شود. طول این پل 300 متر، مساحت آن 7000 متر مربع و وزن سازه اش به 2000 تن می رسد.

طراح بزرگترین پل پیاده رو ایران

شاید برایتان جالب باشد که طراح پل طبیعت یک خانم باشد. مهندس لیلا عراقیان که حالا برنده معتبرترین جایزه معماری جهان شده است، در سال 89 و زمانی که تنها 25 سال داشت این پل زیبا را طراحی کرد. خودش می گوید فکر نمی کرد که طرحش تایید شود و در این حد زندگی او با یکی از نمادهای تهران گره بخورد.

لیلا عراقیان متولد 1362، در رشته ریاضی دیپلم گرفت و به نقاشی هم علاقه داشت. از این که می‌دید معماری ترکیبی از ریاضیات و نقاشی است به این رشته علاقه‌مند شد. در سال ۱۳۸۰ خورشیدی در دانشگاه شهید بهشتی تحصیل در رشته معماری را آغاز کرد. وب دارای مدرک لیسانس معماری از دانشگاه شهید بهشتی و فوق لیسانس از دانشگاه بریتیش کلمبیا است. عراقیان می گوید در طراحی پل طبیعت از پل های تاریخی ایران همچون پل خواجو اصفهان الهام گرفته است و این پل تلفیقی از معماری مدرن جهانی و معماری سنتی ایرانی است.

لیلا عراقیان فکر می کند مردم طراحی اش را دوست دارند چون «پل فضاهایی از جنس های مختلف دارد: گوشه کنارهایی برای حرف زدن، خندیدن، دویدن، قرار گذاشتن… گوشه هایی که فضا را از یکنواختی در می آورد. کار تمیز ارائه شده و این هم محصول زحمت همکارانم بوده است. نو بودن این فضا در تهران باعث شد که مردم از آن استقبال کنند. هم منظره خوبی دارد و هم فضایی جمعی است که مردم می توانند بدون اینکه کاری به کار هم داشته باشند کنار هم باشند. ما در پیاده روها هم نگرانیم که موتور به ما نزند ولی پل طبیعت جای امن و آرامی است که می شود زندگی شهری را تماشا کرد… نگاهی از بالا به شهر و ماشین ها که شاید به آدم ها احساس قدرت هم بدهد.»

لیلا عراقیان طراح پل طبیعت

لیلا عراقیان طراح پل طبیعت

مهمترین ویژگی پل طبیعت چیست؟

مهم ترین ویژگی پل نه زن بودن طراح آن است، نه آشتی آن با عابران پیاده: «من در معماری پیچیدگی را دوست دارم. حالت پیچیدگی، شروع کردن از یک سطح و رسیدن به سطح دیگر. اینکه موقع راه رفتن انتهای مسیر را نبینید. می توانید این پل را به چندین شکل مختلف و هر بار یک طور تجربه کنید. این پیچیدگی همیشه در کارهای من بوده حتی در پروژه های دانشجویی ام.» به خاطر همین علاقه به پیچیدگی، فیلم های اصغر فرهادی را دوست دارد: «چون باید چند بار نگاهشان کرد تا پیچیدگی های روابط و آدم ها را فهمید. از اینکه ذهنم را درگیر می کند لذت می برم.»

چرا معماری خواندید؟

آشنایی زیادی نداشتم و کسی هم در خانواده‌مان این رشته را نخوانده بود. دبیرستان رشته‌ام ریاضی بود. نقاشی هم می‌کردم. بعد شنیدم معماری ترکیبی از این دو رشته است. برای همین، این رشته را انتخاب کردم. ولی بعد رفتم دانشگاه و دیدم همان رشته‌ای است که می‌خواستم. ورودی سال ٨٠ بودم. لیسانم را از دانشگاه شهید بهشتی گرفتم و برای فوق‌لیسانس هم رفتم کانادا.

دوست دارید در معماری به کجا برسید؟

اینکه یک معمار ایده‌آل داشتم که بخواهم شبیه او شوم نیست. فقط دوست دارم فضاهایی بسازم که آدم‌ها از حضور در آن لذت ببرند. همچنین دوست دارم در هر پروژه رشد کنم و چیز تازه‌ای یاد بگیرم.
از طرفی هم می‌دانم نباید توقعم را از خودم بالا ببرم. چون تا حدی طبیعی است کسی که در این سن کار به این بزرگی انجام می‌دهد، توقعش بالا برود و فکر کند این موفقیت مدام باید تکرار شود. خودم را آماده کرده‌ام که شاید این کار بزرگ‌ترین کار تمام عمرم باشد. نگران این نیستم که نتوانم کاری به این اندازه مشهور را دوباره انجام دهم.

ازدواج لیلا عراقیان

وقتی درباره ازدواج از او می پرسم، تعجب می کند، انگار انتظار چنین سوالی را ندارد. برایش توضیح می دهم که بسیاری از دختران هم سن و حتی کوچک تر از او تحت فشارند تا زودتر ازدواج کنند. می گوید: «راستش تا به حال کسی را ندیدم که مطمئن باشم می توانم بقیه عمرم را با او زندگی کنم. علاوه بر این، در چهار سال گذشته بین ایران و کانادا در رفت و آمد بوده ام و خیلی وقت نداشتم. معمولا هم کسی نمی خواهد با کسی که تکلیفش معلوم نیست، وارد رابطه شود.»
شانه بالا می اندازد و می گوید: «سر هم شاید 50 دفعه هم تا حالا آشپزی نکرده باشم. این ها یعنی تمام وقتم صرف کار و تحصیل شده. شاید ده سال دیگر بگذرد و هنوز مجرد باشم و پشیمان شوم. ولی واقعیت این است که تاثیری که این پل روی این همه آدم داشته، آدم هایی که حتی نمی شناسمشان، حس ارزشمندی به من می دهد، حتی اگر به قیمت از دست دادن بعضی چیزها باشد. گاهی فکر می کنم شاید همه نتوانند همه چیز داشته باشند.»

چند جمله از لیلا عراقیان

  • حرفه ای ها محدودیت های اجرا رو می دونن و همیشه تو اون محدودیت ها کار می کنن. اما آماتورها محدودیت ها رو نمی دونن و تا بینهایت فکر می کنن و یکی از علت هایی که این پل، اینطوری شکل گرفت این بود که من وقعا آماتور بودم.
  • رسالت ما معمارها این است که فضاهایی بسازیم که مردم در آن حس بهتری داشته باشند.
  • همه می نالند که خانه هایمان زشت شده چون حاضرند کلی پول فلان سنگ را بدهند اما پول به معمار ندهند.


ارسال نظر


قالب وردپرس